▒▓█ ضددجال_آنتی دجال █▓▒

اللهّم عجّل الولیک الفرج

ترجمه:

حمد و تعظیم می‏کنم خدایی را که منتش بس بزرگ و نعمتش بس فراوان و سرشار است، (خدایی که) رحمتش بر غضبش پیشی گرفته و کلماتش به سر حد کمال و تمام رسیده است، اراده‏اش در همه چیز نافذ و حکمش همگان را فراگیر است.


او را حمد و ستایش می‏کنم همانند حمد و ثنای کسی که به خدایی‏اش اقرار نموده و در بندگی‏اش کمال خضوع و خشوع را دارا بوده و از خطاهایش بیزار گشته، به یگانگی او معتقد بوده و آرزومند مغفرت نجات‏بخش او است، در روزی که انسان از فرزند خود غافل و در اندیشه‏ی سرانجام خویش است.

از او کمک می‏طلبیم و درخواست می‏کنیم که ما را ارشاد کند و به راه راست رهنمون نماید و به او ایمان می‏آوریم و بر او توکل می‏کنیم. شهادت به خداوندی او می‏دهم، شهادتی خالصانه و از روی یقین و با علم و ایمان. او را یکتا می‏دانم و چون بنده‏ای که قلبا اقرار می‏کند او را می‏ستایم.

او در ملک خویش شریک و همتایی ندارد و در آفریدن مخلوقات او را یار و یاوری نیست. او برتر از این است که دارای مشاور و وزیر و یاور و معین و یاری‏کننده و هم نظیر باشد.

او می‏داند (ولی) پرده‏پوشی می‏کند و می‏بیند و از همه چیز آگاه است و مالک و غالب بر همه چیز است. او معصیت می‏شود ولی درمی‏گذرد و هنگام حکم به عدالت حکم می‏راند. در گذشته و آینده کسی به مانند او نبوده و قبل از همه‏ی موجودات و بعد از همه‏ی آن‏ها باقی خواهد بود.

پروردگاری است که در عزت خویش یکتا و با قوت خویش قوی و با برتری خویش در نهایت پاکی و با بلندمرتبگی خود در نهایت کبریایی به سر می‏برد.

هیچ چشمی او را نمی‏بیند و هیچ دیده‏ای او را نمی‏یابد. او قوی و بلندمرتبه، بینا و شنونده، مهربان و بخشنده است. وصف‏کنندگان از وصف او عاجز و عارفانش نسبت به اوصاف او حیران و متحیرند. به همه چیز نزدیک است. دعای دعاکننده‏اش را اجابت می‏کند و از رزق و عطای خویش او را بهره‏مند می‏سازد. او دارای لطفی پنهان بوده و سختگیری نیرومند است. دارای رحمتی وسیع و عذابی دردناک است. رحمتش بهشت پهناوری است بسیار خوشایند و عذابش دوزخی است بی‏پایان و نابودکننده.

و شهادت می‏دهم به بعثت و رسالت محمد صلی الله علیه و آله و سلم عبد و رسول و برگزیده و نبی و حبیب و دوست او که درود خدا بر او باد، درودی که او را بهره‏مند کند و به بالا و قرب خویش نزدیک گرداند.

خداوند او را در بهترین عصر برانگیخت، هنگامی که هیچ پیامبری در میان نبوده و کفر همه جا را فراگرفته بود و این بعثت برای رحمت بر بندگانش و عطای نعمتی بیشتر، صورت پذیرفت.

خداوند او را خاتم پیامبران قرار داد و به سبب او حجت خویش را بر همگان آشکار ساخت و پیامبر نیز دستورات الهی را به مردم ابلاغ و در این راه سعی و کوشش بسیار نمود. نسبت به هر مومنی دلسوز و مهربان و بخشنده و در عین حال مورد رضای خداوند بود و نسبت به بندگان او سرپرستی پاک و پاکیزه بود. سلام و برکت و تکریم خداوند بخشنده‏ی مهربان و نزدیک و اجابت‏کننده‏ی بندگان، بر او باد.

ای کسانی که در حضور من هستید شما را توصیه می‏کنم به آنچه خداوند شما را به آن توصیه کرده است و سنت پیامبرتان را به شما گوشزد می‏کنم. بیم و ترس از خداوند را به گونه‏ای در دل خویش جای دهید که اشکتان را از دیدگان جاری سازد و تقوایی پیشه کنید که نجات‏بخش شما در روزی باشد که آن روز، شما را از همه چیز فارغ نموده و تنها به خویش مشغول ساخته و به بلاهای بسیار گرفتار می‏سازد، روزی که رستگار و خوشبخت می‏شوند کسانی که خوبی‏های آنان بیشتر و بدیهای آنان کمتر بوده است. درخواست شما از خداوند و تمجید شما نسبت به او باید با کمال ذلت و خضوع و سپاسگزاری و خشوع و توام با توبه و دوری از معصیت و پشیمانی و بازگشت از گناه باشد.

هر یک از شما باید سلامت خویش را قبل از بیماری و جوانی خویش را قبل از پیری و بزرگسالی و دارایی خویش را قبل از ناداری و آسایش خویش را قبل از گرفتاری و زندگی خویش را قبل از مرگ دریافته و غنیمت شمارد. (آری باید غنیمت شمارد) قبل از اینکه پا به سنین بالا و پیری گذارد و به بیماری و دردی مبتلا گردد که طبیب از او دلتنگ شده و دوست از او روگردان گشته و رشته‏ی عمر او قطع و عقل او دگرگون گردد. (باید فرصت را غنیمت شمارد) قبل از اینکه به او گفته شود: گرفتار تب شدید و جسمی ضعیف شده است. (باید فرصت را غنیمت شمارد) قبل از اینکه به حالت جان دادن بیفتد و بستگان دور و نزدیک به کنارش بیایند و دیده‏اش مبهوت شود و نظرش به بالا خیره گردد و عرق مرگ بر پیشانی‏اش بنشیند و بینی‏اش خمیده و صدایش قطع و با خویش به سخن بپردازد.

(در این هنگام است که) همسرش بر او گریان شده و فرزندانش یتیم گشته و دشمن و دوستش از او جدا گردیده و آنچه جمع کرده بود بین دیگران تقسیم شده است.

(در این هنگام است که) چشم و گوشش از کار افتاده و او را به سوی قبله خوابانده و لباس‏هایش را از تن بیرون آورده و او را عریان نموده و غسل داده و خشک کرده و ردایی برایش گشوده و کفنش را باز کرده (و وی را در آن قرار داده) و با پارچه‏ای چانه‏اش را بسته و پیراهنی بر او پوشانده و بر سرش پارچه‏ای بسته‏اند و (دور و نزدیکانش) با او وداع کرده و بر روی تابوتی بدنش را حمل نموده و بر وی نماز خوانده و از خانه‏ی پر زر و زیور و قصر محکم و استوار و خانه‏ی از سنگ ساخته شده، وی را جدا نموده و در گوشه‏ی قبر و در جایی تنگ و بی‏آب و علف در کنار خشت‏های چیده شده در زیر سنگ‏های سخت قرار داده و خاک‏ها و ریگ‏ها را بر او ریخته‏اند.

(اکنون) از آنچه می‏ترسیده به سرش آمده و (دیگر) خبری از وی به یاد نخواهد

ماند و از کنار مزارش دوست و همراه و اقوام و خویشانش برمی‏گردند و همسر و محبوب او راهی دگر را در پیش می‏گیرند. (و از این پس) او هم‏آغوش قبر و اسیر سرزمین بی‏آب و علف خواهد بود. جسم او مرکز جنب و جوش کرم‏های قبر خواهد شد و خونابه‏ی (صورتش) برگردن و سینه‏اش جاری خواهد گشت. خاک قبر، گوشت بدن وی را پراکنده می‏کند و خون بدنش را خشک می‏کند و استخوانش را می‏پوساند و چنین است تا روز محشر.

و آنگاه که از قبر، او را بیرون می‏آورند و روح بر پیکر او می‏دمند و برای حشر و نشر صدایش می‏زنند، در این هنگام است که قبرها درهم ریخته می‏شود (و مردگان بپا می‏خیرند) و باطن هر انسانی آشکار می‏شود و هر نبی و صدیق و شهیدی را به صحنه‏ی محشر می‏آورند و خداوند توانای دانای بینا خود عهده‏دار جدایی حق از باطل می‏گردد. پس چه بسیار ناله‏های جانسوزی که گریبانگیر او می‏شود و حسرتی که وی را به نابودی می‏کشاند، در جایگاهی هولناک و دیدگاهی عظیم در حضور پادشاهی بسیار بزرگ که بر هر کوچک و بزرگی دانا است. در این هنگام است که (از شدت گرمای قیامت) عرق سر و صورتش، همچون لجامی بر دهانش گشته (که او را از سخن گفتن بازمی‏دارد) و اضطراب و نگرانی سراسر وجود او را فراگرفته است. به گریه و فریادش گوش فرانمی‏دهند و عذر و حجت او را نمی‏پذیرند. نامه‏ی اعمالش بازمی‏گردد و آنگاه که به کردارهای زشت خویش می‏نگرد و دیده‏اش به نگاه‏های بدی که کرده شهادت می‏دهد و دستش به آنچه سرسختانه گرفته و پایش به جاهایی که گام نهاده و عورتش به آنچه انجام داده و پوستش به آنچه لمس کرده، شهادت می‏دهند، در این هنگام است که صفحه‏ی کردارش آشکار می‏شود. (آنگاه) منکر و نکیر وی را تهدید می‏کنند و از عاقبت و سرانجام او پرده برمی‏دارند و او را به زنجیر و دستش را به بند و بدنش را به زمین می‏کشند و روانه‏ی دوزخش می‏کنند. پس با سختی و شدت بسیار وارد جهنم می‏شود و برای همیشه او را در آتش سوزان به عذاب می‏رسانند و جرعه‏ای از چشمه‏های گداخته‏ی جهنم به او می‏نوشانند که چهره‏اش را بریان و پوستش را جدا می‏سازد.

(ملائکه‏ی عذاب) با گرزهای آهنین بر سرش می‏کوبند و پوستش که بر اثر سوختن از بین رفته بود بار دیگر تجدید می‏گردد. (در آنجا) از مامورین دوزخ فریادخواهی می‏کند، ولی آنان از او رومی‏گردانند و به او پاسخ نمی‏دهند. فریاد دلخراش سر می‏دهد ولی هیچ نگهبانی پاسخ آنان را نمی‏دهد و (دیگر) پشیمانیش سودی به او نمی‏رساند.

از شر هر پایانی به خداوند پناه می‏بریم و از او عفو و بخششی را می‏طلبیم که نسبت به بندگان مورد رضایت و قبول خویش، عطا فرموده است و او است عهده‏دار درخواست و برآورنده‏ی حاجات من.

و کسی را که از عذاب خداوند دور کنند، در بهشت الهی و در قصرهای محکم و استوار جاودانه جای خواهند داد و در اختیارش حوران و خادمان خواهند گذاشت که با جام‏هایی پر از شراب، گرد وی به گردش درخواهند آمد و در محضر قدس الهی در بهشت فردوس سکونت خواهد گزید و غرق در نعمت‏های بهشتی خواهد شد و از آب گوارای تسنیم و چشمه‏ی سلسبیل که آمیخته به زنجبیل و بر آن نشانی از مشک و عبیر است خواهد نوشید. وی را پادشاهی و ملکی است جاودانه و شادی و سروری است که قلب و جانش را خواهد گرفت. در بوستانی خرم و سرسبز، از شراب‏هایی خواهد نوشید که عقل او را سلب نخواهد کرد. این مقام و منزلت مخصوص کسی است که از پروردگارش ترسیده و از معصیت او خویش را برحذر داشته است و آن عذاب سزای کسی است که سرپیچی خالق خویش را کرده و معصیت خداوند را نزد خود نیک و زیبا شمرده است.

(و قرآن) سخنی است که حق و باطل را از هم جدا کرده و به عدل حکم نموده و گویای داستان کسانی است که داستانشان بیان گردیده و بیانگر موعظه‏ای است که به روشنی ذکر شده است.

و آن کتابی است که روح‏القدس (جبرئیل امین) آن را از طرف خداوند بر قلب پیامبر هدایت شده، نازل نموده است.

درود آن ملائکه‏ای که سفرای بزرگوار و نیکو رفتار الهی هستند، بر پیامبر باد.

پناه می‏برم به پروردگار دانای رحیم و حکیم و کریم از شر شیطان، آن دشمن دور از رحمت خدا و رانده شده از درگاه او.
گریه و زاری‏کنندگان شما باید (در پیشگاه خداوند) به گریه و زاری بپردازند و دعاکنندگان شما باید به دعا مشغول گردند و من برای خودم و شما از خداوند طلب مغفرت می‏کنم.

آنگاه حضرت این آیه را تلاوت کردند:

«آن خانه‏ی آخرت را مخصوص کسانی قرار می‏دهیم که خواهان برتری و فساد در زمین نباشند و سرانجام خوش از آن تقوی‏پیشگان است».


......................................... ............................................. ............................................... ........................................
.............................................. .................................

نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نویسنده: محمد فرخ پور ׀ تاریخ: چهار شنبه 27 / 10 / 1389برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

CopyRight| 2009 , antidajjal.LoxBlog.Com , All Rights Reserved
Powered By LoxBlog.Com | Template By:
NazTarin.Com